امپراتوری گوگوریو2
جنبش های احیا:
بعد از سقوط گوگوریو در سال 668، بسیاری از مردم گوگوریو با شروع جنبش های احیای گوگوریو بر ضد شیلا و تانگ شوریدند. گوم موجام و ته جونگ سانگ به همراه چندین تن دیگر در میان آنهایی بودند که جنبش های احیای گوگوریو را آغاز نمودند. سلسله تانگ سعی نمود تا با تاسیس چندین فرمانداری بر منطقه حکومت کند ولی موفق نشد. ته جویونگ که پسر ژنرال سابق گوگوریو بود، اولین جنبش احیای موفقیت آمیز را هدایت نمود، بیشتر سرزمین های شمالی گوگوریو را احیا نموده و امپراطوری بالهه را در سال 698، سی سال بعد از سقوط گوگوریو تاسیس نمود. شیلا مناطق جنوبی رودخانه ته دونگ از شبه جزیره کره را کنترل کرد در حالی که بالهه شمال کره و منچوری را تصرف نمود.
بالهه به عنوان جانشین موفق گوگوریو ظاهر شد. سلسله لیائو بالهه را در سال 926 تصرف نمود و بعد از آن بسیاری از مردمان بالهه به گوریو مهاجرت نمودند. گزارشات و منابع اندکی در مورد بالهه باقی مانده است. تاریخ دانان زمان بالهه و شیلای متحد را دوران حکومت های شمالی – جنوبی از تاریخ کره به حساب می آورند. در اوایل قرن دهم میلادی، ته بونگ ( که با نام هو گوگوریو(گوگوریو پسین) نیز شناخته می شود)، مختصرا بر علیه شیلا شورش نمود و ادعای جانشینی گوگوریو را نمود. گوریو، سلسله ای که برای حکومت بر شبه جزیره متحد کره جایگزین شیلا شد، نیز آن وراثت را مطرح نمود.
امور نظامی:
گوگوریو کشوری بسیار نظامی گرا بود. در ابتدا، 4 منطقه ی تا اندازه ای خود مختار بر پایه ی جهات اصلی، و یک منطقه ی مرکزی وجود داشت که توسط پادشاه هدایت می شدند اما در قرن اول نواحی اصلی متمرکز شده و توسط منطقه مرکزی اداره شدند. در اواخر قرن سوم میلادی، آنها تمام اختیارات سیاسی و نظامی را به پادشاه واگذار کردند. در قرن چهارم، بعد از متحمل شدن شکست هایی در برابر ژیان بی و بکجه در خلال حکومت پادشاه گوگاک وون، سوسوریم اصلاحاتی نظامی را بنیان نهاد که راه را برای پیروزی های گوانگتو هموار نمود. در اوج آن، گوگوریو می توانست سیصد هزار سرباز را مجهز کند. گوگوریو اغلب از خراج گذاران نیمه چادر نشینش به مانند مردمان موهه سرباز می گرفت و از آنها به عنوان سربازان صفر بهره می جست. برای هر مردی در گوگوریو این الزام وجود داشت که خدمت سربازی را انجام دهد یا اینکه می توانست با پرداخت مالیات بر غله اضافی از خدمت اجباری اجتناب کند. یک مقاله ی تانگی متعلق به سال 668، تعداد 675 هزار پرسنل آواره و 176 پادگان نظامی را برای گوگوریو بعد از تسلیم شدن بوجانگ ثبت می کند.
تجهیزات:
اصلی ترین سلاح پرتابه ای که در گوگوریو استفاده می شد کمان بود. کمان ها برای ترکیبی تر شدن و افزایش توانایی پرتاب با تعادل، به شکل کمان زنبورکی اصلاح شدند. با استعمال کمتری، کمان های زنبورکی و ماشین های پرتاب سنگ نیز استفاده می شدند. سر نیزه ها در برابر سواره نظام استفاده می شد در حالی که در نظام های باز، اکثرا نیزه ها استفاده می شدند. دو نوع شمشیر توسط مبارزان گوگوریو استفاده می شدند. اولین نوع شمشیری کوتاه با دو لبه بود که اکثرا برای پرتاب استفاده می شد. نوع دیگر شمشیری بلند و تک لبه بود که دسته ای کمینه و قبه ای حلقوی داشت که تاثیر مدل هان شرقی در آن هویدا بود. کلاه خود ها با نوعی که مردمان اسیای مرکزی استفاده می کردند مشابه بود و با پره ها، چرم ها و یال اسب تزئین می شدند. سپر محافظ اصلی سربازان بود که بیشتر بدن آنها را پوشش می داد. سواره نظام گه ماموسا نامیده می شد که نوع مشابهی از کاتافراکت بود.
استحکامات:
متداول ترین نوع از دژهای گوگوریو نوعی بود که در شکل یک ماه ساخته می شد و بین یک رودخانه و شاخه های آن قرار داشت. خندق ها و دیوارهای زمینی بین سواحل باعث به وجود امدن خصوصیات اضافی دفاعی می شدند. این دیوارها در طول خود گسترده بودند و از بلوک های عظیم سنگی که با خاک رس به هم پیوند داده شده بودند، ساخته می شدند و حتی برای توپخانه چینی ها نیز دشوار بود که از آنها عبور کند. دیوارها با یک خندق احاطه می شدند تا از حملات زیر زمینی ممانعت شود و این دیوارها به برج های دیده بانی نیز مجهز می شدند. تمامی قلعه ها برای یک محاصره طولانی مدت ذخایر کافی آب و تجهیزات مکفی را داشتند. اگر رودخانه ها و کوه هایی وجود نداشتند، خطوط دفاعی بیشتری اضافه می شدند.
دو برنامه ی شکار در هر سال با مدیریت پادشاه انجام شده و عملیات های نظامی در آنها تمرین می شد. عملیات های شکار و مانورها به این جهت انجام می شدند که سربازان گوگوریو به سطحی عالی از آموزش های شخصی برسند.
در پایتخت پنج ارتش حضور داشت که اغلب آنان سواره نظام بوده ، شخصا توسط پادشاه هدایت می شدند و تعداد آنها تقریبا 12500 نفر بود. تعداد اجزای واحدهای نظامی از 21 هزار تا 36 هزار سرباز متغیر بود و آنها در مناطق ساکن بوده و توسط فرمانداران کنترل می شدند. مستعمرات نظامی نزدیک مرزها اغلب شامل سربازان و رعایا می شدند. همچنین ارتش های خصوصی نیز وجود داشتند که توسط اشراف کنترل می شدند. این سیستم به گوگوریو اجازه می داد تا ارتشی 50 هزار نفره را بدون هزینه هنگفت پشتیبانی و به کار گیرد. شمار این ارتش در یک مسلح سازی بزرگ در شرایط ویژه به سیصد هزار نفر می رسید.
واحد های گوگوریو بر اساس سلاح های غالبشان تقسیم می شدند: نیزه داران، تبرداران، کمان داران چه آنهایی که بر زمین بوده یا سوار بر اسب بودند و سواره نظام ها شامل زره پوشان و واحدهای سنگین نیزه دار. دیگر گروه ها شامل واحدهای منجنیق، دیوار نوردان و واحدهای هجومی بخشی از واحدهای ویژه بودند و به عموم اضافه می شدند. مزیت این واحد وظیفه دار، شدیدا تخصصی شدن واحدهای درگیر و عیب آن غیر ممکن بودن واکنش های تاکتیکی و ترکیبی برای یک واحد خاص بود.
استراتژی:
آرایش نظامی به گونه ای بود که ژنرال و کارکنان وی به همراه محافظان در میانه ی ارتش قرار داشتند. کمان داران توسط تبرداران محافظت می شدند. در جلوی ژنرال نیروهای پیاده نظام اصلی قرار داشتند و در جناحین ردیف هایی از سواره نظام سنگین قرار داشتند که در موارد حمله دشمن از جناحین آماده پاتک زدن بودند. در جلو و عقب های بسیار دور این آرایش، سواره نظام های سبک قرار داشتند که برای کار اطلاعاتی، تعقیب و تضعیف حمله ی دشمن استفاده می شدند. دور و بر سربازان اصلی گروه های کوچکی از سواره نظام های سنگین و پیاده نظام ها قرار داشتند. هر واحد برای دفاع از دیگری با فراهم نمودن حمایت دو جانبه آماده سازی شده بود.
گوگوریو یک استراتژی دفاع فعالانه بر پایه شهرها را پیاده سازی کرده بود. بر اساس شهرهای محصور و کمپ های نظامی مستحکم، این سیستم دفاعی فعال از سواره نظام های سبک برای عاجز کردن پیوسته ی دشمن و از واحدهای محاصره کننده و ذخایر قوی که شامل بهترین سربازان می شدند، برای یک حمله ی سخت در پایان بهره می جست.
همچنین گوگوریو از جاسوسان نظامی و تکنیک های ویژه به عنوان بخش مهمی از این استراتژی بهره می برد. گوگوریو در دادن اطلاعات غلط به مانند فرستادن سر نیزه های سنگی به عنوان خراج به دربار چین در زمانی که آنها در عصر آهن بودند نیز ماهر بود. گوگوریو سیستم جاسوسی خود را نیز توسعه داده بود. یکی از معروف ترین جاسوسان گوگوریو به نام باک سوک که نامش در کتاب سامگوک یوسا نیز ذکر شده است، می توانست در گروه هوارانگ های شیلا نیز نفوذ کند.
روابط خارجی:
طبیعت نظامی گوگوریو اغلب آنها را به درگیری با سلسله های چینی می کشاند. در زمانی که آنها در جنگ با چینی ها نبودند، گوگوریو گهگاه خراج هایی به بعضی از سلسله های چینی به عنوان نوعی تجارت و پیمان عدم تجاوز می فرستاد. این داد و ستدها باعث ترویج و جاری شدن فرهنگ و ادیان از چین به داخل شبه جزیره کره شد. گوگوریو همچنین از دیگر پادشاهی های شبه جزیره کره و مناطق قبیله ای همسایه خراج دریافت میکرد و متناوبا مردمان مالگال را در امور نظامیشان مجهز می کرد. اگرچه گوگوریو و بکجه سرانجام در جنگشان بر علیه شیلا و تانگ یک اتحاد تشکیل دادند ولی آنها رقابت منطقه ای خود را در طول تاریخشان ادامه دادند.
علی رغم تضادها بین گوگوریو و چین در طول قرن ها، دو کشور شرکای تجاری مکرری برای یکدیگر بودند. این در حالی بود که گوگوریو طلا، نقره، مروارید و منسوجات به چین صادر می نمود و چین نیز در عوض تسلیحات، ابریشم و لوازم نگارش به گوگوریو می فرستاد. همچنین با اتحاذ سیستم نوشتاری چینی ، سکه های ووژو ( که با نام اوشوچون نیز شناخته می شود)، سبک شعری چینی، اجزای معماری (مخصوصا در مورد مقبره ها)، بن مایه های هنری ( مجددا در مقبره ها به صورت نقاشی صور فلکی بر روی سقف ها و تصاویر حیوانات چینی در چهار جهت)، و سیستم اعتقادی توسط گوگوریو، روابط فرهنگی بین دو کشور نیز وجود داشت.
فرهنگ:
فرهنگ گوگوریو با آب و هوا، دین و جامعه پر تنشی که مردم به علت جنگ های متععدی که گوگوریو به راه انداخته بود با آن مواجه بودند، مشخص می شود. چیز زیادی در مورد فرهنگ گوگوریو در دسترس نمی باشد زیرا منابع زیادی در مورد آن از بین رفته است.
ساکنان گوگوریو به مانند دیگر فرهنگ های سه پادشاهی اولین استفاده کنندگان از هانبوک امروزی بودند. نقاشی های دیواری و مصنوعاتی وجود دارد که رقاص هایی را به تصویر می کشد که لباس های سفید با جزئیاتی پوشیده اند.
فستیوال ها و سرگرمی ها:
سرگرمی متداول در بین مردمان گوگوریو اشامیدن شراب، آواز خواندن یا رقص بود. بازی هایی به مانند کشتی نیز تماشاگران کنجکاو را به خود جذب می کرد.
فستیوال دونگ منگ اکتبر هر سال برگزار می شد. فستیوال دونگ منگ به منظور عبادت خدایان انجام می شد. این مراسمات با ضیافت های عظیم مهمانی، بازی ها و دیگر فعالیت ها دنبال می شد. اغلب، پادشاه برای اجداد خود تشریفات مذهبی برگزار می کرد.
شکار فعالیتی مردانه و همچنین روشی مناسب برای آموزش مردان جوان برای حضور در ارتش بود. گروه های شکار بر اسب ها سوار شده و آهو شکار کرده یا بازی های دیگری با تیر و کمان انجام می دادند. همچنین مسابقه تیر اندازی نیز برگزار می شد.
دین:
مردم گوگوریو اجداد خود را می پرستیدند و انها را ماورا الطبیعه به حساب می آوردند. جومونگ، موسس سلسله گوگوریو، در میان مردم پرستیده شده و مورد احترام بود. حتی معبدی در پیونگ یانگ وجود دارد که به جومونگ نسبت داده شده بود. در فستیوال سالیانه ی دونگ منگ، یک مراسم مذهبی برای جومونگ، اجداد و خدایان برگزار می شد.
چهار پایان و حیوانات افسانه ای نیز در گوگوریو مقدس شمرده می شدند. ققنوس و اژدها پرستیده می شدند در حالی که سامجوگو ( پرنده سه پایی که نمایانگر خورشید بود)، به عنوان قدرتمندترین در میان این سه شناخته می شد. نقاشی های حیوانات افسانه ای امروزه در مقبره پادشاهان گوگوریو موجود می باشد.
آنها همچنین به ” ساسین” که چهار حیوان افسانه ای بودند، اعتقاد داشتند. چونگ ریونگ (اژدهای آبی) از شرق، بک هو (ببر سفید) از غرب، جوجاک (ققنوس قرمز) از جنوب و هیون مو ( لاک پشت سیاه) از شمال محافظت می کردند. این حیوانات افسانه ای با اژدهای لاجوردی، پرنده قرمز، ببر سفید و لاک پشت سفید از مجموعه چهار نماد یکسان بودند.
بودائیت برای اولین بار در سال 372 به گوگوریو معرفی شد. دولت آموزش بودائیت را به رسمیت شناخته و تشویق نمود و دیرها و معابد زیادی در زمان حکومت گوگوریو ساخته شد. به این ترتیب گوگوریو به اولین کشوری در منطقه تبدیل گشت که بودائیت را پذیرفته است. اما بودائیت در شیلا و بکجه که از گوگوریو به آنها منتقل شده است، محبوب تر بوده است.
زبان:
گوگوریو به مانند بسیاری از پادشاهی های دیگر شرق آسیا از الفبای چینی استفاده نموده و به صورت چینی کلاسیک می نوشت. تنها تعداد اندکی از واژگان زبان گوگوریو باقی مانده است ولی این واژگان یک شباهت با زبان شیلا و نفوذ پذیری از زبان های تونگوسیک را ثابت می کند. حامیان خانواده زبان آلتایی اغلب زبان گوگوریو را به عنوان عضوی از خانواده آن زبان به حساب می آورند. اغلب زبان شناسان کره ای زبان گوگوریو را از بین زبان های سه پادشاهی که از گوچوسون دنباله روی می کردند، نزدیکترین زبان به زبان آلتایی می دانند.
بکجه و گوگوریو با پشتیبانی این افسانه که تاسیس بکجه را توسط پسران موسس گوگوریو توصیف می کند، شباهت های قابل توجهی دارند. نام های گوگوریو برای پست های دولتی با نام های شیلا و بکجه برای این پست ها شباهت زیادی دارد. زبان شناس آمریکایی کریستوفر بک ویث به شباهت هایی در واژگان موجود با زبان ژاپنی باستان اشاره کرده است. بعضی از زبان شناسان نیز خانواده ” زبان بویو” که شامل زبان های بویو، گوگوریو، بکجه و ژاپنی قدیم می شد را برای گوگوریو پیشنهاد داده اند. منابع چینی شباهتی بین زبان های گوگوریو، بویو، اوکجه شرقی و گوچوسون را طرح می کنند در حالی که زبان گوگوریو به وضوح از زبان مالگال (موهه) متفاوت می باشد. بعضی از کلمات با ریشه گوگوریو در زبان کره ای باستان (اوایل قرن دهم – اواخر قرن چهاردهم) وجود داشت ولی واژگان با ریشه شیلایی جایگزین بسیاری از آنها شدند.
دولت و طبقات اجتماعی:
به مانند دو پادشاهی دیگر آن زمان، گوگوریو توسط یک پادشاه به همراه پست های مدیریتی ارشدی که توسط اشراف صاحب زمین تصرف شده بودند، اداره می شد. در ساختاری به مانند سیستم طبقاتی خون مقدس شیلا، اشخاص بر اساس وراثت خود زیر مجموعه ای از گروه های خاص اجتماعی می شدند. مرتبه شخص نشان می داد که وی در کدام یک از چهارده رده مدیریتی می توانست قرار بگیرد. گروه اشراف در طبقات اجتماعی ته گا و سوگا قرار داشتند و در زیر مجموعه آنها رعایایی قرار داشتند که بر روی زمین خودشان کار می کردند. در پائین ترین رده از نردبان اجتماعی، برده ها و مجرمینی وجود داشتند که مجبور بودند بر روی زمین های اشراف کار کنند. کشور از مردم مالیات می گرفت که قابل پرداخت به صورت جنس بوده و یا اینکه شهروندان را موظف می کرد تا در ارتش به پیکار پرداخته یا در پروژه های دولتی به مانند ساخت استحکامات کارگری کنند.
هنر در گوگوریو:
نوع مهمی از هنر در گوگوریو نقاشی های دیواری بود. شاید مشهورترین نمونه های باقی مانده از این هنر در مقبره رقاص ها در تونگ گو امروزی یافت شود. یک نقاشی دیواری که اسم مقبره نیز از آن گرفته شده است، ردیف هایی از رقاص ها را نشان می دهد که بازوان خود را بالا گرفته اند. انان رداها و کت های استین بلند و شلوارهایی که به مچ پایشان گره خورده است را پوشیده اند. دیگر اتاقک ها نقاشی هایی دارند که ساکنین مقبره، مبارزانی سوار بر اسب، شکار یک شیر، حیوانات افسانه ای و جزئیات زندگی روزمره و معماری را نشان می دهند. در حدود 80 مقبره گوگوریو نقاشی های دیواری را در خود جای داده اند که در آنها یا نقاشی به صورت مستقیم بر دیوارهای سنگی اتاقک اعمال شده است و یا بر روی لایه ای از کچ آهک کشیده شده است. رنگ های روشن و طرح های جاری از ویژگی های معمول نقاشی های گوگوریو هستند. احتمال دارد همانگونه که نقاشان کره ای از همتایان چینی خود این هنر را آموخته اند، آنها نیز دانش خود را به هنرمندان ژاپنی انتقال داده باشند.
همچنین مقابر منبع غنی از مصنوعات هستند ولی گرایش به ساخت مقابری با ورودی های افقی که به آسانی قابل دسترس باشد نشان می دهد که مقبره های گوگوریو در سالیان دور مورد غارت قرار می گرفت. بعضی از اندک قطعات هنری باقی مانده به مانند تاج های برنزی زرد اندود شده و جواهر آلات نیز وجود دارند که به استادکاری سازندگان خود شهادت می دهند. نمونه های بسیار اندکی از کوزه های سفالین گوگوریو باقی مانده است و این موارد نیز زادگاهی پر ابهام دارند. تعداد بیشتری از مجسمه های برنزی و برنز اندود شده ی بودا نیز وجود دارد که به علت حضور یک مندورلای شعله ور و حضور بودی ساتوهای نشسته در جناحینش، تاثیر سلسله وی شمالی در آن محسوس می باشد.
معماری گوگوریو:
هیچ معبدی از دوران گوگوریو باقی نمانده است ولی بعضی از معماری های باقی مانده قابل توجه تر گوگوریو که شامل دیوارها و استحکامات می شوند، از شهرهای تونگ گو، فوشون و پیونگ یانگ به دست آمده است. پیونگ یانگ که در گذشته پایتخت گوگوریو بود، دارای ساختمان های بسیار بزرگ با ابعاد 80 در 30 متر و قصرهایی با باغ هایی بود که تپه ها و دریاچه های مصنوعی داشتند. ساختمان ها با کاشی های سقفی زیبایی که نقوش گل لوتوس و ماسک دیو را با خود دارند تزئین شده اند. این کاشی ها به کرات در مکان های این ساختمان ها پیدا شده اند. ده هزار مقبره گوگوریو که از ساختمان های خارجی سالمتر مانده اند، به عنوان مثال به صورت اولیه توده های سنگ که از بستر رودخانه به دست امده بودند، موجود می باشد. اما در قرن چهارم میلادی قبور مربعی در داخل اهرامی که از بلوک های سنگی بریده شده درست می شدند، قرار می گرفتند. معروفترین نمونه از این نوع در پایتخت سابق یعنی گونگ نه سونگ قرار دارد که گمان می رود مقبره پادشاه گوانگتو کبیر باشد. این مقبره که 75 متر طول داشته و با استفاده از بلوک هایی با ابعاد 3 در 5 متر ساخته شده است، در هر کنج ان 4 ساختار دولمن مانند کوچکتر دارد.
مقبره مهم دیگر متعلق به تونگ شو، آخرین حکمران ته بانگ می باشد. این مقبره در نزدیکی پیونگ یانگ قرار دارد و سنگ نوشته مربوطه ایجاد مقبره را به سال 357 قبل از میلاد ارجاع می دهد. اتاق اصلی آن 18 ستون سنگ آهکی و نقاشی های دیواری دارد که با 4 اتاقک کوچک محاصره شده است. مقبره های متداول تر از این دو نمونه در دوران گوگوریو به شکل نیم کروی و برآمده از زمین بر روی یک پایه مربعی ساخته می شدند که قسمت داخلی آنها با استفاده از سنگ درست می شد. دیگر ویژگی های معماری که در مقبره های مختلف گوگوریو دیده می شوند شامل طاق ها، ستون های هشت ظلعی و درهای سنگی چرخان می شود.
پیوند فرهنگی:
هنرهای گوگوریو که به خاطر انرژی که در تصویر سازی های خود دارد شناخته می شوند، به طور عمده در نقاشی های مقبره ها نمود پیدا کردند. این هنر که به خوبی دارای جزئیات شده است، در مقبره های گوگوریو و دیگر نقاشی های دیواری قابل مشاهده می باشد. بسیاری از قطعه های هنری سبکی اصیل از نقاشی را دارند.
میراث فرهنگی گوگوریو در فرهنگ امروزی کره می تواند یافت شود.به عنوان مثال: دژهای کره ای، سسیروم، تک کیون، رقص کره ای، اوندول (سیستم گرمایش از کف گوگوریو) و هانبوک از این قسم هستند.
ما ترک:
باقی مانده ی شهرهای محصور، دژها، قصرها، مقابر و صنایع دستی که شامل نقاشی های باستانی موجود در یک مجموعه مقابر گوگوریو در پیونگ یانگ نیز می شود، در کره شمالی و منچوری یافت شده است. بعضی خرابه ها نیز همچنان در چین امروزی قابل روئیت می باشد. به عنوان مثال کوهستان وونو که در نزدیکی هوانرن در منطقه ی لیائونینگ در مرز کنونی کره شمالی قرار دارد، به عنوان محل دژ جولبن تخمین زده می شود. منطقه ی جیان نیز میزبان مجموعه بزرگی از مقبره های سلسله گوگوریو می باشد که به اعتقاد محققین چینی شامل قبور گوانگتو و پسرش جانگسو، به همراه احتمالا شناخته شده ترین مصنوع ساخت گوگوریو یعنی ستون یادبود گوانگتو که یکی از اصلی ترین منابع تاریخ گوگوریو قبل از قرن پنجم میلادی می باشد، است.
محل میراث جهانی یونسکو:
یونسکو در سال 2004 شهرهای پایتخت و مقابر امپراطوری باستانی گوگوریو در چین امروزی و مجموعه مقابر گوگوریو در کره شمالی امروزی را به فهرست مکان های میراث جهانی خود افزود.
نام:
نام انگلیسی امروزی کره (korea) از گوریو (که به صورت کوریو نیز تلفظ می شود)(918-1392) که خود را به عنوان جانشین اصلی گوگوریو قلمداد می کرد، مشتق شده است. نام گوریو برای اولین بار در خلال سلطنت جانگسو در قرن پنجم میلادی به کار رفته بود. گوگوریو بعد از سال 520 میلادی در منابع تاریخی و دیپلماتیکی ژاپنی و چینی با لفظ گوریو مورد خطاب قرار گرفته است.