آزاد

امپراتوری باکجه2

روابط با ژاپن:

تاثیر فرهنگی و کمک نظامی:

پادشاهی بکجه  به خاطر فرهنگ بالایش مشهور می باشد که بسیاری از جنبه های آن به متحدش ژاپن صادر گردیده است. محققین ژاپنی در پی آموزش و فرهنگ به بکجه می آمدند در حالیکه اساتید، معماران، پیکرتراشان، کوزه گران و مهاجرین بکجه ای به ژاپن سفر کرده و عمیقا در توسعه فرهنگ، دین و تکنولوژی ژاپنی به ایفای نقش پرداختند. مهاجرین بکجه به انتشار کانجی و کلمات بیگانه در ژاپن کمک کردند.بسیاری از موارد به مانند جعبه های لاک الکلی، سفال، صفحه های تاشو و بخصوص جواهرات پر جزئیات سبک ملیله دوزی شده با ژاپن هم پیوند بوده و تحت تاثیر سبک ها و فنون بکجه که از طریق تجارت به ژاپن آورده شده بود قرار داشتند.به منظور مقابله با فشار نظامی گوگوریو از شمال و شیلا از شرق، بکجه (کودارا در ژاپنی) روابط نزدیکی با ژاپن پایه ریزی کرد. بر اساس کتاب تاریخی کره ای سامگوک ساگی، بکجه و شیلا برخی از شاهزاده های خود را به عنوان گروگان به دربار ژاپن می فرستادند. در اینکه فرستادن شاهزاده ها بایست به عنوان دیپلمات هایی در مجموعه یک هیئت اعزامی یا گروگان های واقعی تفسیر شود، بحث های در جریان است. به دلیل سردرگمی در مورد ماهیت دقیق این رابطه (سوال در مورد اینکه آیا کره ای های بکجه خانواده یا حداقل نزدیک به خاندان سلطنتی ژاپن بودند یا آنان گروگان به شمار می رفتند) و توجه به این حقیقت که که نیهون شوگی، منبع مادی اصلی برای این رابطه، تدوینی از افسانه هاست، ارزیابی این مسئله را سخت می کند.سامگوک ساگی نیز که به این مورد استناد می کند، می تواند به روش های مختلفی تفسیر شود و در هر صورت این کتاب در قرن سیزدهم میلادی بازنویسی شده است که حداقل هفت یا هشت قرن بعد از وقوع این وقایع خاص می باشد. بعلاوه کشف ” شمشیر اینارییاما ” و همچنین سایر شمشیر های مشابه که در ژاپن یافت شده و از سیستم نوشتاری کره ای ” ایدو ” بهره برده اند، بر این سردرگمی ها افزوده است. این شمشیرها اصالتی از بکجه داشته و پادشاهانی که اسم آنها بر روی شمشیر حکاکی شده است، به جای پادشاهان ژاپنی پادشاهان بکجه می باشند. ظاهرا فنون ساخت این شمشیرها شبیه به سبک هایی از کره و مخصوصا از بکجه است. در ژاپن تفسیر گروگان غالب می باشد.دیگر تاریخ دانان به مانند آنهایی که در نوشتن ” بکجه کره و ریشه یاماتو ژاپن ” همکاری داشتند و همچنین جاناتان دبلیو بست که در ترجمه آنچه از تاریخچه بکجه باقی مانده بود یاری رساند، به این مسئله اشاره کرده اند که این شاهزاده ها مدارسی در یاماتو ژاپن بنیان نهاده و کنترل نیروهای دریایی ژاپن را در خلال جنگ با گوگوریو در دست گرفتند. از این مطلب می توان به این مسئله استناد کرد که آن شاهزاده ها چیزی فراتر از ردیف هایی از دیپلمات ها بودند در حالیکه نوعی رابطه خانوادگی با خاندان سلطنتی ژاپن داشتند. همچنین این مطلب به عنوان مدرکی در برابر هرگونه حالت گروگانی استفاده می شود. بعلاوه، ترجمه مستندات تاریخی دشوار است زیرا در گذشته واژه ” وا ” حالتی موهن داشته و معنی ” ریزه ” یا ” کوتوله ” را می داد که به میانگین قامت ملاحظه شده کوتاه تر ژاپنی ها در زمان های باستان باز می گشت. در نتیجه، ارزیابی چیزی که به درستی اظهار شده است سخت می باشد، خصوصا در منابعی که بعد از سقوط بکجه در کره نوشته شده بود زیرا اشاره به یاماتو وا (ژاپن) می تواند یک بیان ناخوشایند توسط یک کشور رقیب (خصوصا شیلا) باشد.به دلیل کثرت تواریخ طولانی مدت و منابع رقیب، چیز بسیار اندکی را می توان با قاطعیت نتیجه گیری کرد. تحقیقات بیشتر سخت شده است که بخشی از آن به دلیل محدودیت سال 1976 در مورد مطالعه مقبره های سلطنتی در ژاپن (شامل مقبره هایی به مانند آرامگاه گوساشی که ادعا شده مقبره شهبانو جینگو است) می باشد. قبل از سال 1976 محققان خارجی دسترسی داشتند و برخی از آنها مصنوعات کره ای را در محل مکان های حفاری ژاپنی یافتند. اخیرا و در سال 2008، ژاپن دسترسی کنترل شده محدودی را به باستان شناسان خارجی داد ولی جامعه جهانی همچنان سوالات بی پاسخ فراوانی دارد. نشنال جئوگرافیک در مورد ژاپن نوشته است : ” آژانس دسترسی به مقبره ها را محدود نگه داشته و به شایعات ترس مقامات از برملا شدن ارتباط خونی مابین خانواده خالص سلطنتی و کره دامن زده است — یا اینکه برخی از مقبره ها هیچ بقایای سلطنتی در خود ندارند. “در هر صورت این کره ای ها چه دیپلمات و خویشاوند سلطنتی باشند یا نباشند، با خود دانش سیستم نوشتاری چینی، بودائیت، پردازش آهن برای سلاح و دیگر فنون را به ژاپن آوردند. در عوض ژاپن حمایت نظامی فراهم کرد.بر اساس شرحی افسانه ای در کتاب بحث برانگیز نیهون شوگی، شهبانو جینگو از پادشاهان بکجه، شیلا و گوگوریو خراج گرفته و قسم وفاداری دریافت نمود. در اوج ملی گرایی ژاپنی در اوایل قرن بیستم میلادی، تاریخ دانان ژاپنی از این شرح های افسانه ای به همراه مدخلی در ستون یادبود گوانگتو برای بنیان گذاری یک منطق ایدئولوژیکی در راستای بیداد امپرالیستی برای حمله به کره سود بردند. دیگر تاریخدانان بر این موضوع اشاره می کنند که هیچ مدرکی مبنی بر این شرح ژاپنی در هیچ کجای کره وجود ندارد، بعلاوه در هیچ کدام از متون قابل اعتماد کره ای و چینی این موضوع به چشم نمی خورد. در مورد ستون یادبود گوانگتو نیز ذکر این مطلب ضروری است که به دلیل فقدان علم نحو و نشان گذاری، متن می تواند در چهار حالت متفاوت تفسیر گردد. یکی از این حالت ها آن است که کره از دریا عبور کرده و یاماتو را تحت انقیاد خود درآورد. هیچ چیزی به خاطر این مشکل در تفسیر نمی تواند نتیجه گیری شود. همچنین پیچیدگی موضوع در این است که از شخصی کره ای به نام آمنوهیبوکو در نیهون شوگی به عنوان جد مادری تاجیما – نو – موروسوکو نام برده شده است. این موضوع به شدت متناقض بوده و تفسیر صحیح آن سخت می باشد.محققین معتقدند که تاریخ اعلامی نیهون شوگی در مورد حمله به شیلا و بکجه در اواخر قرن چهارم میلادی است. اما ژاپن در آن زمان اتحادیه ای از قبایل محلی بدون سلاح های آهنی پیچیده بود، در حالی که سه پادشاهی کره ای قدرت های متمرکز کاملا توسعه یافته ای به حساب می آمدند که سلاح های آهنی به روزی داشته و از اسب ها برای جنگ بهره می بردند. بسیار غیر محتمل است که کشور در حال توسعه ای به مانند یاماتو پتانسیل عبور از دریا و درگیری در نبرد با بکجه و شیلا را داشته باشد. نیهون شوگی به طور گسترده ای به عنوان یک منبع اطلاعاتی غیر قابل اتکا و جانبدار در مورد روابط اولیه با کره در نظر گرفته می شود زیرا آن مقدار زیادی حدسیات و افسانه را با حقایق آمیخته است.برخی از محققین ژاپنی ستون یادبود گوانگتو را که در سال 414 توسط پادشاه جانگسو از گوگوریو بر پا شده بود، به عنوان توصیقی برای یک حمله از سوی ژاپنی ها به بخش های جنوبی شبه جزیره کره تشریح می کنند. اما موهان اعتقاد دارد که گوگوریو تهاجم ژاپن را برای توجیه فتوحات خود در بکجه جعل کرده است. اگر این ستون یادبود برای یک پادشاه کره ای وقف شده باشد، می توان بر این موضوع استدلال نمود که منطقا بایست فتوحات کره را برجسته کند و به یک رخداد بیگانه در ارتباط با ژاپن اختصاص نداشته باشد. در هر صورت به دلیل این تفاسیر احتمالی و مختلف، تفاصیل پیرامون ستون یادبود همچنان محل بحث و جدل های بی پایان است.محققین چینی در مطالعه ستون یادبود در دهه 1980 میلادی مشارکت داشتند. وانگ جیان ژون با کشاورزان محلی مصاحبه کرده و نتیجه گرفت که هیچ جعل عمدی اتفاق نیفتاده است. او اضافه می کند که آهک موجود بر روی ستون یادبود توسط کارگران رونوشت ساز به منظور افزایش خوانایی به آن چسبانده شده است. ژو جیان ژین از آکادمی چینی علوم اجتماعی اولیه ترین رونوشت سائیده شده ای که قبل از سال 1881 ساخته شده بود را پیدا کرد. او نیز به این نتیجه رسید که که هیچ مدرکی دال بر اقدام عمدی ژاپنی ها در آسیب رساندن به هر کدام از حروف موجود بر روی ستون یادبود وجود ندارد.امروزه بسیاری از محققین چینی و ژاپنی بر پایه مطالعه خود ستون یادبود با فرضیه های توطئه مخالفت و از مداخله ژاپن در آن عصر پشتیبانی می کنند، اگرچه اندازه و تاثیر آن مورد بحث و جدل می باشد.کیم ته سیک از دانشگاه هونگیک در پروژه نوشتن یک کتاب درسی تاریخی عمومی فرضیه ژاپن را رد کرده است. اما کوساکو هامادا از دانشگاه کیوشو تفاسیر آنها را از متن ستون یادبود گوانگتو ارائه داد که هیچکدام از آنها بر فرضیه صدمه دیدن عمدی ستون یادبود منطبق نبود.

سقوط بکجه و حمایت نظامی از جانب ژاپن:برخی از اعضای اشراف و خاندان سلطنتی بکجه حتی قبل از سقوط این کشور به ژاپن مهاجرت کردند. ژاپن در پاسخ به درخواست بکجه در سال 663 ژنرال آبه نو هیرافو را با بیست هزار سرباز و هزار کشتی به منظور احیای بکجه فرستاد. بویو پونگ (که در ژاپنی هوشو نامیده می شد) پسر پادشاه اویجا که به عنوان فرستاده در ژاپن حضور داشت نیز این نیروها را همراهی می کرد. در حدود آگوست سال 661، ده هزار سرباز و صد و هفتاد کشتی به رهبری آبه نو هیرافو به مقصد رسیدند. نیروهای تقویتی ژاپنی بیشتری که شامل 27000 سرباز به رهبری کامیتسوکنو ده کیمی واکاکو و ده هزار سرباز به رهبری لوهارا نو کیمی در سال 662 در بکجه پیاده شدند.اما این تلاش در نبرد بک گنگ با شکست مواجه شد و شاهزاده به گوگوریو فرار کرد. بر اساس نیهون شوگی، 400 کشتی ژاپنی در نبردها نابود شدند. تنها نیمی از سربازان توانستند به ژاپن بازگردند.ارتش ژاپن با بسیاری از پناهنده های بکجه به ژاپن عقب نشینی نمودند. با اعضای سابق خانواده سلطنتی در ابتدا به عنوان ” مهمانان خارجی ” رفتار شده و برای مدتی در داخل سیستم سیاسی ژاپن وارد نمی گشتند. برادر جوان تر بویو پونگ که سونگ وانگ (زنگو در ژاپنی) نام داشت، نام خانوادگی کودارا نو کونیکیشی (” پادشاه بکجه “) را برای خود برگزید (همچنین آنها خاندان کودارا نامیده می شدند، زیرا بکجه در ژاپنی کودارا نام داشت).

میراث:بکجه در دوران سه پادشاهی جدید به موازات سقوط شیلا متحد مختصرا احیا شد. ژنرال گیون هوان در سال 892 هوبکجه ( ” بکجه جدید ” ) را در وانسان (جونجو کنونی) تاسیس کرد. هوبکجه در سال 936 توسط پادشاه تجو از گوریو برانداخته شد.آثار باستانی بکجه در کره جنوبی معاصر غالبا نمادی از فرهنگ های منطقه جنوب غربی به خصوص چونگنام و جولا به شمار می روند. به عنوان مثال مشعل بخور دان برنزی زرد اندود شده نمادی کلیدی از شهر بویو و مجسمه سازی بودایی سنگی دوران بکجه نمادی مهم از شهر سوسان می باشند.اوچی کیمیو از خاندان اوچی به منظور ادای احترام به اجداد بکجه ای  خود در هفدهم آوریل سال 2009 از شهر ایکسان کره بازدید کرد. خاندان اوچی نواده ای از شاهزاده ایمسونگ هستند.سرزمین فرهنگی بکجه در سال 2010 به روی بازدید کنندگان گشوده شد. هدف  از ایجاد این پارک محافظت از معماری و فرهنگ بکجه می باشد.نواحی تاریخی بکجه که موقعیت های آنان با بقایای آن دوران ترکیب شده اند، در سال 2015 در فهرست مکان های میراث جهانی یونسکو ثبت گردید. این حوزه به عنوان مرکز خلاقیت و نبوغ فرهنگی به ایفای نقش می پردازد.